خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

میتونی این رو بفهمی؟

(تا حالا تبشیر بود حالا بگذار یه کم انذار بشنوی)


میتونی این رو بفهمی؟!...میتونی تو مخت این رو وارد کنی...من هیچی نیستم....من هیچی نیستم...من کسی نیستم...خدا منو درست کرده پس من باید مطیعش باشم نه اینکه از اونی که او بهم لطف کرده برعلیه خودش استفاده کنم...چیزهای حلال مثل یک حیاط میمونه وچیزهای حرام مثل یه پرده که دورش کشیدن...خدا داره بهت میگه : مبادا از محدوده ای که برات مشخص کردم تجاوز کنی ! مبادا پرده دری کنی! مبادا به این حریم تجاوز کنی ، این میشه گناه! گناه بزرگ و کوچیک هم نداریم نا فرمانی یعنی نا فرمانی.گناه گناهه. تجاوز به حریم خداست. تو میدونی قلب تو ناموس منه اگه گناه رو وغیر من رو وارد قلبت کنی یعنی به ناموس منه خدا تجاوز کردی!!...و میدونی یکی از صفات من (غیور)... منه خدا غیرتی ام...
خدا میگه زبون بهت دادم ذکر بگی حرف خوب بزنی پس دروغ نگو ،غیبت نکن، چرا به بنده های خوبم تهمت میزنی، تو چه کاره ای به روحانیی که داره تبلیغ دین منو میکنه توهین میکنی! خیال میکنی خودت کسی هستی؟! تو کی هستی که تو کار من دخالت میکنی...چرا به اون جوون بخاطر لباسش و موی سرش بی احترامی کردی من بهت امر کردم که امر به معروف کن ،نهی از منکر کن اینطوری که خودت داری گناه انجام میدی! خودم بهت زیبایی دادم خودمم بهت میگم زیباییت رو با حجابت بپوشون ازنا محرم! تو ناموس خدایی بی حیایی نکن (چه مردتون چه زنتون)،چشم بهت دادم تا اونی که میخوام ببینی یه پرده ی کرکره هم بالاش گذاشتم تا هر وقت گفتم نگاه نکن تو محدوده ی ممنوع الهی پرده رو پایین بکشی... تو هیچی نیستی .تو فقط بنده ی منی فقط
میتونی این رو بفهمی!!!
نظرات 6 + ارسال نظر
رضا......یاور همیشه مومن شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:25 ب.ظ http://reza169.blogfa.com

سلام محمود جون
خوبی؟
ممنون از حضورت
نمی دونی اون نوحه اولی خیلی به دلم نشست دستت درد نکنه............................
قلم زیبائی داری
موفق و موید باشی

نورا شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:33 ب.ظ http://nooronline.persianblog.com

سلام به شما برادر عزیز،خوبید؟
اگه همه ما آدما اینا رو خوب می فهمیدیم که دنیا گلستون میشد...........
انشاا... خدا خودش کمکمون کنه همیشه در راه راست قدم بردایم و از محدوده ای که برامون مشخص شده تجاوز نکنیم
در

نورا شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:33 ب.ظ http://nooronline.persianblog.com

پناه حق و التماس دعا

نرگس شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

چی بگم...من یه پا گناهکارم... پس هیچی نگم بهتره

صلیب نقره ای یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 ب.ظ http://Silvercross.persianblog.com

سلام محمودجان ممنون ازحضورگرم وزیباخوشخال کرد...خوشحال وبلاگ مثل خوذت اسمونی ...بای

حمیدرضا دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:14 ب.ظ http://nimnegah.mihanblog.com

محمود جان سلام
انذار قشنگی بود با همه حرفهات موافقم فقط اگه میشه اجازه بده بزنم تو جاده خاکی و یه نکته فنی عرض کنم خدمتت
میدونی اون خدایی که همه ی این امر و نهی ها رو کرده چقدر مهربونه ؟ چقدر عشقیه ؟ چقدر با مرامه ؟ میدونی اون چقدر دوست داره با تو دوست باشه تا آقا بالاسر ؟ چقدر دوست داره تو قدم به قدم باهاش جلو بری و نه از پایین به بالا ...
همه حرفهایی که زدی درست فقط آخرشم بگو که همه ی اینا رو یه دوست مهربون به همه سفارش کرده ... یه کسی که غیرتی هست ولی با محبته !




برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد