خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

هزارتا کم نیستا !!!!

هزارتا کم نیستا!

 

دلم پر غصه  شده ......و اما

 

اینکه صدامو میشنوی برام شده معما؟!

 

یه قطره اشک ،یه سیل اشک، ،یه خیمه

 

دیگه سرم نمی زنی تو برما!

 

کوچه پر از پوچی شده عزیزم

 

شیرینی زندگی شد گناه فقط ،نه خرما

 

ببین دیگه اوضاع چقدر  خرابه

 

که من دارم بهت میگم ، بفرما!!

 

نه آسمونها ،نه زمین ، دیگه رنگی ندارن

 

سیاهه روز عاشقا، رنگی نمونده آقا

 

تمام هفته چشم براه جمعم

 

کی میشه جمعه برسی تو از راه؟

 

باشه دیگه دهانم رو میبندم

 

ولی بخون آخر نامه ام را

 

من که تو رو حتی یه بار ندیدم

 

 بازم میگم عاشقتم هزارتا

 

 

 

 

پی نوشت:البته به شعرای محترم بر نخوره اینا فقط درد دلهای یه کم با وزنند وگرنه

 

 شعر قالب و ساخت وغنای والای خودش رو داره

نظرات 3 + ارسال نظر
سایه شمع جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:16 ب.ظ http://candle.blogfa.com

سلام به آقای روح عزیز.....................اره من تو جلسات کانون ادبی نیما شرکت میکنم ولی تو دانشگاه ازاد درس نمی خونم

علی یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:16 ب.ظ

سلام خوبی روح عزیزم داداش من شما اگر یه خورده خودت رو دست کم نگیری می تونی یه شاعر خیلی خوب بشی مگه کاری داره ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمی دونم چی باید بگم چون ازش خیلی خجالت می کشم همین ...

علی دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:29 ب.ظ http://lplnufnd.persianblog.com

سلام محمود جان من به روزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد