خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

خیمه محبان

ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیم

دیوانه ام خوانند

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند

گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است

شاهم به عالم زانکه اربابم حسین است

دیدی خم ابروی تو با ما چه ها کرد؟

آن دم که تیری سوی قلب من رها کرد

گاهی بیابان را به عزلت می گزینم

گاهی به کوهستان چو کوهی اتشینم

گاهی کنار علقمه یارفراتم

گاهی فغان دارم گهی آرام و ماتم

نظرات 5 + ارسال نظر
نرگس جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ق.ظ

اومم...اینجا مثل اون اولا شده...راست میگی

مهدی شیخ جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:37 ق.ظ http://4baagh.blogfa.com/

سلام
قبله ما کوی حسین است وبس.
علی مددی

علیرضا جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:01 ب.ظ http://champions.blogsky.com

سلام خوبی
خوب مینویسی
موافق تبادل لینک هستی
سر بزن
یا علی

علی جمعه 23 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:01 ب.ظ http://lplnufnd.persianblog.com

سلام داداشی خوبی
وبلاگ نوت مبارک باشه قشنگه داداش ...
من همون شب که گفتی اومدم ولی کانت دونی باز نمی شد وگرنه دوست داشتم که اولین نفر باشم موفق باشی

پوریا (شبانه های بی تو) یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:08 ق.ظ

سلام
.....................
ولادت بانوی بزرگ دو عالم رو تبریک میگم
....................................................
یا زهرا ... بانوی عشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد