خیمه محبان
ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیمخیمه محبان
ما را حرجی نیست اگر اشک فشانیم.... زیرا که در این بادیه جز نور نکشتیمدل دل دل
مطالب:
1>دل دل دل
2>کوفی بی مروت شرم وحیا ندارد!
دل دل دل،دلی که مبتلاست....
غم غم غم، واژه ای که آشناست..
ناز ناز ناز،چقدر پربهاست...
تو تو تو،همیشه پیش ماست!!!
این روزا نمیدونم چمه....دلم گرفته ولی وقتی با خودم خلوت میکنم یه چیزی همش اذیتم میکنه توخلوتم منو تنها نمیذاره....نمیذاره خودم باشم.
باور میکنید آدمی نتونه حرف دلش رو به خودش هم بزنه؟؟....همه چیز یادم رفته....حتی یادم رفته چطور درس بخونم! باور کنید نمیدونم اول کجای درس رو بخونم چطوری بخونم...این تازه کمترین مشکله....سر کلاس معارف( که خیلیها فکر میکردن من آخر این چیزهام) یه سوالایی میپرسم که همه خندشون میاد اینقدر ساده و بچه گانه اس....استاد به شوخی بهم گفت بخاطر این سوالی که پرسیدی دو نمره ازت کم میکنم...گفتم استاد حق دارید... تو کلاسم ولی تو کلاس نیستمتو خونم ولی تو خونه نیستم....عاشورا میخونم ولی نمیخونم....آل یاسین میخونم ولی نمیخونم....دارم بهت گوش میدم ولی باور کن اصلا گوش ندادم نمیدونم چی گفتی ...تو خودمم.....تلویزیون نگاه میکنم اما چرااز این برنامه من فقط تیتراژاول و آخرش رو یادم میاد...چی شده محمود چرا اینطوری هستی...چرا اینطوری شدی؟؟....مثلا نماز داری میخونی، تو رکعت اول نمازیادت میره رکعت چندمی؟!...فکر میکنی خیلی خوبی ولی میبینی نیستی ...خوب نه معمولی هم نیستی از خودت جز بدی سراغ نداری خوبی نداری حتی یکی!!محمود تروخدا بگو چته؟من شنیدم اوناییکه مذهبی هستن درونشون آرومه با ذکر آروم میشن(مولای بذکرک عاش قلبی)...مگه تو مذهبی نیستی؟..._نه، من مذهبی نیستم
اصلامن شیعه هم نیستم(شیعتک علی المنابر من نور،مبیضت وجوههم...شیعتنا یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا-شیعیان تو بر منبرهایی از نور قرار دارند صورتهاشون نورانی و سپیده .شیعیان ما...در شادی ما شاد ودر غم ما غمبارند)....تو این اتاق تنها چیزی که برام روح داره و میتونم باهاش حرف بزنم....این شال سیاهه امام حسینه
چقدر قشنگه این شعر:دیگران را هم غم هست بدل غم من لیک غمی غمناک است!....تلویزیون علائم افسردگی رو میگه هرچی فکر میکنی هیچ کدوم رو تو خودت پیدا نمیکنی به زور هم شده میخوای به خودت بقبولونی که افسردگی گرفتی...یعنی چه؟افسرده هستم یا نه؟...چرا هیچ سنگ صبوری پیدا نمیشه؟...خدا جون چرا دوباره باهام حرف نمیزنی...من منتظر حجتتم!وجدانم به جواب میاد:
دعوی عجل فرج از من دروغی بیش نیست
من که آماده نیم پس چیست عجل،عجلم؟
دلم گرفته...کاش یه کم هوش واستعداد داشتم...کاش درسم خوب بود...کاش یه کم مذهبی بودم...کاش عاقل بودم...کاش دیوونه بودم....کاش فقط رضایت تو برام مهم بود...کاش میشد تو دل دیگران رو نگاه کرد تا احساسشون رو نسبت به خودت بفهمی؟
کاش دیگران اصلا برات مهم نبودن ...کاش خودت هم برای خودت مهم نبودی؟کاش تو او بودی کاش اون تو بود...کاش صداش رو میشنیدی ...کاش یک ثانیه هم شده مطمئن بودی که ازت راضیه...کاش درکش میکردی...کاش میچشیدیش
کاش میسوختی براش....کاش بخاطرش تب میکردی....خسته شدم همش شد کاش ،کاش همه ی کاش ها می بودند تا تو دیگه نمیگفتی کاش!
باور کنم که این دلتنگی از دوری اوست یا اینکه مال اسیر دنیا و زخارفش شدن
..امام حسین جوابمو میده(الناس عبید الدنیا والدین لعق علی السنتهم)
کاش مرز عشق از هوس معلوم بود...تو کی عاشقی؟ کی هوس انجام یک کار رو داری؟آیا روزی میاد که تو هم عاشق بشی!
عاشق کی؟ عاشق چی؟تو عرضه ی عاشقی رو داری؟
دلم گرفته...صاحب خیمه مگه میشه کسی زیر خیمه ی شما بیاد و ردش کنی؟
بعضی ها(شیطون) بهم میگن آره میشه!!!
نه من باور نمیکنم...(انت اکرم من ان تضیع من ربیته)
تو بزرگوار تر از اونی که کسی رو که خودت تربیتش کردی ضایه اش کنی
بذار تاشیطون نیومده بهت بگم: من لی غیرک(غیر تو کسی رو ندارم!)
دارایی من تویی میخوای باور کن میخوای باور نکن...میخوای ولم کن میخوای ولم نکن
(اگه تو جهنم هم منو ببری اونجا بین اهل جهنم هم میگم دوست دارم)
اگه با جهنم بردن این بدن ضعیف، اگه با ضایع کردن این عبد سرکش دلت خنک میشه جهنمم ببر، ضایعم کن
ولی بدون ! من اگه گناه میکنم برای دشمنی با تو نیست.
خداجون دوست دارم(یه مکث طولانی)
یه صدایی میگه*- محمود ...
-ها چیه؟
*-غم و غصه ات کجا رفت؟
تا الان دلت گرفته بود ،چی شد؟
-راس میگی ، چقدر سبک شدم، یعنی ...
*-(خدا حرف شما رو قبل از اینکه به زبان بیارید میدونه)
دیدی باز باهم صمیمی شدیم؟
- آره...خیلی باحالی...دوست دارم
یه ماچ بهم میدی مهربون؟!
==================================>
پ.ن>ادامه ی صدا یه چیز دیگم گفت:محمود چقدر سریع صمیمی میشی!
پ.ن>یه سوال دارم ازتون، میخوام نظرتون ودیدگاهتون رو راجع به ایلام بدونم...اصلا تا حالا اسمش رو شنیدین؟
درمورد این استان چی میدونید؟
نظرتون درمورد مردمش چیه؟تا حالا اصلا اینجا اومدین؟( حتما به این سوالات جواب بدین برام مهمه)
پ.ن>waw!!...نوشتن این پست یک ونیم ساعت طول کشید!(باور کن خیلی زود گذشت)
پ.ن>دوست هم دوستای قدیمی...آره دوست یعنی عمار ،آدم باهاش حرف میزنه چیز یاد میگیره،از بودن باهاش اصلا خسته نمیشم،نگاهش میکنی آروم میشی،وقتی روضه میخونه خودشم باهاش میسوزه...دوست فقط عمار...کاش منم یاد بگیرم!شمام یاد بگیرید
پ.ن>چه حالی داد این روزا...تیتر اول همه ی نشریات معتبر کشور ایلام بود...چه حالی میده بیست وسی رو نجف زاده تو شهر تو اجرا کنه.... چه حالی میده ریس جمهور از خیابون شما ردبشه...چه حالی میده تو مسجدمحل(مسجد جامع) با رییس جمهورت نماز جمعه بخونی...یه پیرمردی دم مسجد گفت: بعد 15 سال حالا رییس جمهور داریم(راستی چرا باید این حرف رو بزنه؟؟مگه آقای خاتمی 21 میلیون رای نیاوردن؟!مگه به ایشون هم نمیگفتن رییس جمهور محبوب؟مگه آقای خاتمی هم ایلام نیومدن؟)
پ.ن>18 روز مونده...هم برام مهمه هم نه هم خوشم میاد هم نه یکم از روزش بدم میاد ....چه روز ی اولین روز فصل زمستون سردی ...شاید برف ....اما حیف که امسال بابا حاجی نمیتونه بیاد...حداقل3یا 4 ماه دیگه باید تهران بمونه!هرسال اون اول میومدبالا تبریک میگفت..بعد عموها وبقیه...نمیدونم چرا تو اینهمه بچه ی فامیل فقط تولد من یادشونه شاید چون شبش مهمه همیشه یادشونه خیلی خجالت میکشم.وقتی بهم تبریک میگن احساس میکنم هنوز بچه ام.اشکال نداره امسال دیگه جبران میشه، غصه ی بیماری بابا حاجی دیگه حالی برای کسی نگذاشته.
=====================================================>
سه عنوان اختیاری برای این پست
دانشگاه تهران یا جاهل گاه تهران!
کوفی بی مروت شرم وحیا ندارد!
کدام گفتگو؟ کدام کشک؟!!
با احترام فراوان به خیل عظیم دانشجویان با فرهنگ دانشگاه تهران
رسول الله امروز عزادار است دل حضرت بقیت الله اعظم از دستتان خون است ،چشمان مادر ما حضرت زهراپر اشک شده
...ای جماعت نه اگر بیش کمی عار کنید! اگر شما دانشجو هستید در بهترین دانشگاه کشور، من دیگر نمیخواهم دانشجو باشم!بی فرهنگها!
ماجرا این است ...در حاشیه ی انتصاب حضرت آیت الله العظمی دکتر عمید زنجانی به ریاست دانشگاه تهران یک عده بی حیا یه عده که همیشه ادعای گفتگو دارند اما چون توانش را ندارند همیشه دست به چماقند...تیپ دانشجویی دارند ادای روشنفکرها را در می آورند اماآنقدر روی افکار ترجمه ای خودتعصب دارند که واقعا یک آدم مذهبی هم روی اعتقادات حقه اش اینقدر تعصب ندارد.یک عده که همیشه ملعبه ی دست کسانی هستند که نگران پست و مقامشون هستند و اونها رو به عنوان بازیچه بکار میگیرن
به این آیت الله به این بنده ی خوب خدا جسارت می کنند!کینه ای که ما از امثال عبدالله نوری داشتیم وغصه ای که از انها در دل ما بود بخاطر توهین به اعتقاداتمان باز هم اجازه نمیداد که به لباس رسول الله که بر تن آنهاست جسارت کنیم!اصلا چرا اینقدر بی فرهنگ باشیم که به یک استاد بسیار باتجربه ی دانشگاه اینطور توهین کنیم!
عمامه ی رسول الله که بر سر آیت الله العظمی استاد عمید زنجانی بود یک تکه پارچه نیست نماد پایبندی به تفکر رسول الله است پس چه ترس از یک عده جاهل از همان نوع عصر جاهلیت که عمامه ی ایشان را به زمین زدند! بگذار به زمین بزنند عمامه ی ایشان که از سر حسین پسر رسول الله که بالاتر نیست!این جماعت که انکارها را میکنند هم که خیلی هایشان فرزندان خلف شمر و ابن زیادند
حالا این شعر رو برای خودتون بخونید....دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفهاش!!!
به آنها این پیام را برسانید از جانب رسول الله(ص) که:علما امتی افضل من انبیا ئ بنی اسراییل/
علما منبر رو و مسجد و عمامه رو از زینب کبری دارند....از خطبه هایی که در کوفه ایراد کرد دارند...روحانیت حلمش رو از صبر زینب داره که دشنام شنید...سر عزیزش رو در تشت دید که ابن زیاد با عصا به دندانهاش میزنه ومیگه حسین خیلی خوشگل بودی!!(سبحان الله)و فریاد زد ما رایت الا جمیلا...من تو این عکسها که از دانشگاه تهران دارم مردم کوفه ی 1400 سال پیش رو میبینم...مردم شام رو دارم میبینم... تو بازار برده ها آوردن و شامیها خندیدن و رقصیدن و ...رفتن....
وآیت الله آنروز مظهر مظلومیت تفکر محمد(ص) بود در بین جماعتی که دم از اندیشه میزنند...ومشتی کتاب رو به دست داشتند (کمثل الحمار یحمل اسفار)
بخاطر این کارتون من خجالت میکشم ....هو کردن یه متفکر،یه استاد دانشگاه چه مفهومی داره! اینطور شخصیت خودتون رو نمایش میدید!
مردان خدا از این حرفها ناراحت نمیشن! مردان خدا پشتشون به خدا گرمه!
بنده های خوب خدا یه وکیل دارند...آره وکیلشون خداست(نعم الوکیل)
وقتی در برابر تفکر، استدلال و تعقل یه مجموعه کم میارن همونهایی که برای گفتگو و پرهیز از خشونت سینه چاک میکردن
دست به چوب و چماق و توهین و فحش و ناسزا میبرن!
ما بالاخره جامعه ی مدنی رو تو رفتار شما دیدیم(جامعه زدنی)
گفتگو رو هم دیدیم!عقل گرایی روهم دیدیدم!میانه روی رو هم تجربه کردیم!همه رو دیدیم
اگه اسم شما دانشجوه ،بسم الله الرحمن الرحیم من از امروز دوست دارم بیسواد باشم!
بله کسانی که یه ریش پرفسوری میگذارن یه دختر چیز کنارشونه بدون اطلاع از اندیشه ی زلال دکتر شریعتی فقط بلدن یادواره براش بگیرن و براش حنجره پاره کنند از این بیشتر هم انتظار نمیره...کاش دکتر شریعتی می بود و می دید که چقدر بین به اصطلاح طرفدارانش مظلومه!هم خودش هم افکارش!
بگذارید بهتون بگم این بنده ی خوب خدا که ازش هتک حرمت کردید کیه!حضرت آیت الله استاد دکتر عمید زنجانی شاگرد مکتب سیاسی امام و آیت الله حکیم .ایشان از 45 سال پیش به توصیه عارف حق حضرت آیت الله علامه طباطبایی به تحقیق وتبیین (فقه سیاسی) و (حکمت سیاسی اسلام )روی آورد و از سالهای دور به عنوان یکی از برجسته ترین اساتید در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به تدریس مشغول بودند.حجم تالیفات و تحقیقات به جا مونده از ایشون و شاگردان مکتب ایشون بسیار چشمگیر است.
پ.ن>
شرح کامل ماجرا رو و عکسها رو میتونید تو هفته نامه یا لثارات بخونید وببینید.امان از دست این روزگار
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز به وبلاگ دوتا از رفقامون سرزدم...هردوتاشون الان تو شهرهای دیگه دانشجو هستن...
مجتبی پورتیمور و میثم ناصری...امان از این روزگار که چطور ماها رو ازهم دور انداخت
کاش....هیچی.....راستی به رغم همهی بدی های این روزگار یه اتفاق خوب که افتاده اینه
که درس عمار تموم شده و حالا برگشته
البته اونم میخواد برای فوق بخونه ...ولی هرچی باشه گهگاهی میبینیمش(بعضی وقتام باهاش
جرو بحثایی میکشیم که فقط باید ببینید
)
دل نمیشه هر دلی که زندعه نشه زنامت
شاه تموم عالمه هرکی بشه غلامت
شیعه زجا پا نمیشه تا اسمتو نیاره
اسمی قشنگتر از علی هرکی داره بیاره
شاعر :حاج اسلام
==================================>
آنجا که نام مهدی نیست قرار نه فرار باید کرد!
آقا ندیدن تو بالاترین عذابه
دیگه برام آقاجون دیدن تو سرابه
و خدایی که در این نزدیکیست
یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله والله هوالغنی الحمید
بگذارید تو این ایام شهادت حضرت صادق(ع) یه حدیث از ایشان هم نقل کنم:سه چیز کمش هم زیاد است،دوزخ، فقر، مریضی.
شما میدونستید خدا خیلی خیلی خیلی .......10000000000000 خیلی خیلی مهربونه ...ازم نخوایدبگم چی شده همین بسه که بگم خیلی باحالی خدا جون از بابت اون مصیبت هم راضی ام به رضات ...خیلی با مرامی..دیوونتم - بابا تو دیگه آخرشی...(تو این قسمت حس پریدن به هوا وجود داره مراقب باشید به شما سرایت نکنه بعد سرتون به سقف بخوره)میگم تا حالا شده خدا باهاتون حرف بزنه!!با با، با مرام، من چیکار کردم تو چیکار کردی!!....وقتی اون اتفاق افتاد میدونید چی گفتم ؟ بهش گفتم ببین گیر عجب خدایی افتادیم؟!!چرا دست از سرمون بر نمیداری؟!
اتفاقا دیروز یه شعری شنیدم که میگفت:این جمله ای که ما میگیم غلطه که اگر مرا رها کنی تو را رها نمیکنم درست اینه که ،اگه تو رو رها کنم منو رها نمیکنی!
آقا من داشتم میرفتم....بهم گفتی بمون!....بهم گفتی اگه تو عهد رو فراموش کنی من فراموش نمیکنم...اگه تو از دست خدات خسته بشی من از تو خسته نمیشم ....من دوسِت دارم...آره دیروز مولا به عبدش گفت دوسِت دارم مولایی که الله الصمد... اونم تو چه موقعیتی!! ....راستی، میشه خدا رو ماچ کرد؟! ؟! ؟! میدونم دارید گیج میشید از این جمله های مستونه.... ولی بگذار تو خماری و گیجی بمونید به دردتون میخوره!
سبحان هو ، سبحان هو.....هو....هو...هو....
دگر خسته ام از گناه گناه
دلم تنگ گشته ز دون خدا
همه روز،شب شد وشبها به روز
ولی غرق هستم من اندر گناه
بسویش نمیخواستم رو کنم
ولی کرد مجبور تیر قضا
وآن پیر وسواسه ی بد منش
نهادست پایم به یوغ جفا
بسی داد کردم که من زاهدم
ولی گفت برمن که کشکت بسا!
همی گفت و بر حرف تکرار زد
که ناچار بستم به پستی دوتا
خودش گشت عالم به این مکتبش
من گیج شاگرد این برملا
به هجده پگاهی برم درس داد
که این هم بود شیوه ی هرگناه
و آرام آرام دل پست شد
که تا دور گردد ز اهل ولا
شنیدم که روزی پی ام آمدند
همه دوستان خوب خدا
که تو مست گشتی در این تیره شب
بیا یک کمی در پی پای ما
من آنقدر خر گشته ز ابلیس پست
بکردم ز آن دوستانم وداع
و گفتم که سختی از این پس بس است
به لذت بود زندگیمان حلا
چه بسیار یارم پیم داد کرد
که تو شیعه ای باز گرد نزد ما
ولی باز کر شد دو گوشم زناش
که بیرون کنم یاد یار از دلا
دلم گشت خالی ز خال لبش
شدم بنده ی سینه چاک ریا
هزاران بر این کار پا می زدم
که گم شد دلم زیر آن چکمه ها
که ناگاه یارم کنارم رسید
بگفتا کجا رفته بودی ؟ به چاه؟!!
دلم گشت تنگ لب سرخ او
ولی دور بودم من از روی ماه
نمیخواستم تقلید کنم ازبعضی برادر، خواهرا(در مورد پی نوشت و پا ورقی) ولی ببخشید ان شاالله دیگه تکرار نمیشه
پ.ن1>تو این شرح حال یه کم کفر و..از این چیزا گفتیم که بقول یه بنده خدایی یه کم کفر گفتن اشکال نداره(با با شوخیه جدی نگیرید پس فردا منو به جرم ارتداد بگیرن)
پ.ن2> این مستی و این حرفهایی که زدم اصلا ربطی به خوبی و بدی آدم نداشت اتفاقا من داشتم کار بدی میکردم مهم اینه که اون با مرامه
پ.ن3>اگه آدم رو با تیک پا از میخونه بیرون کنن چیکار کنه؟ ها؟
پ.ن4> از حاج آقاهم که با تشریف آوردنشون زیر خیمه وبعد هم راهنمایهای مفصلشون شرمنده کردن تشکر میکنم
پ.ن5>چند شب پیش خبر عضویت بسیج یه پسر 3 ماه رو تو اخبار شنیدید؟ اون علی کوچولو پسر آقا جواد(مسئول هیتمون)بود. دم ایشونم گرم.
بابا کم آوردم ،دیگه برید خونتون.
نه! بی ذکر مهدی کجا میری ...یه لحظه صبر کن...
تا میاد روی لب من ، اسم تو دلم میلرزه
آقا جون بهشت بی تو، بخدا مفت نمی ارزه
شاعر :نمیدونم
فقط خودت میمونی-به سگی نظر کنی زائر رضا میشه
دل من رو برده کربلای پاک و بی قرینه
حرم قشنگ تو حسین بهشت عالمینه
تو رو به علی اکبرت قسم منو دعا کن
دل من آقا خیل پست شده برای من دعا کن
-------------------------------------------------
شهادت عالم الائمه امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد
آقاامام صادق فرمود :اگر در دوران ظهور مهدی میبودم نوکریش رو میکردم
============================================
به سگی نظر کنی زائر رضا میشه!!
ماجرای شگفت‌انگیز ورود یک سگ به حرم امام رضا (ع)
ماجرای شگفت انگیز ورود یک سگ گله و غیر ولگرد به حریم مقدس ثامن الحجج در روزهای میانی هفته گذشته زائران حرم امام رضا (ع) که مشغول زیارت در پایین پای مبارک بودند را شگفت زده کرد
به گزارش سایت «انتخاب» از مشهد به نقل از شاهدان عینی و فیلم و عکس تهیه شده توسط دوربین‌های مدار بسته حرم، در روزهای میانی هفته گذشته، زائران حرم امام رضا (ع) ناگهان با سگ سفیدی مواجه شدند که تا چند متری ضریح مطهر، پیش آمده بود و به صورت ویژه ای سرش را در درست مقابل پایین پای مبارک روی زمین گذاشته و با صداهای عجیب، گریه میکرد
بنابراین گزارش، پس از آنکه یکی از دربان‌ها با سگی مواجه شد که بدون سر و صدا و سری پایین افتاده، قصد ورود به حرم رضوی را داشت، از ورود او به حرم جلوگیری میکند
خود دربان در این مورد به «انتخاب» میگوید: باورم نمیشد که این سگ چگونه به اینجا آمده و با هیچ مانعی رو به رو نشده است. سگ وقتی به طرف من آمد به شکل آرامی و فقط با کلمه «برو» سرش را برگرداند و بدون مقاومت از آنجا دور شد
سگ یاد شده این بار با ورود به پاکینگ ویژه، وارد محوطه میشود و با مخفی کردن خود در کنار یک کمپرسی حامل سنگ (آن طور که در تصاویر دوربین مدار بسته دیده شده)، خود را به صحن‌آزادی میرساند
این سگ با ورود به داخل صحن به هیچ وجه از روی فرش‌ها عبور نمیکند و به شکلی که هیچ کس متوجه نمی‌شود (اما دوربین‌ها آن را ضبط کرده اند) در حالی که به شکلی شگفت آور پشت به ضریح نمیکند، تا دو سه متری ضریح مطرح پیش میرود
این سگ در دو سه متری ضریح زانو زده و سرش را به سنگ‌های حرم چسبانده و با درآوردن صداهای عجیب، شروع به نوعی گریه میکند، به طوریکه خدامی که در اطراف این سگ پس از ساعتی حلقه میزنند سر سگ یاد شده را خیس از اشک تعریف میکنند
پس از ساعتی یکی از زائرین سگ را مشاهده میکند و خدام را خبر میکند. خدام پارچه ای را روی گردن سگ انداخته و با پهن کردن پارچه برزنتی از سگ میخواهند که روی برزنت برود. سگ نیز به آرامی روی پارچه مینشیند و اجازه میدهد که خدام شگفت زده، او را به داخل صحن هدایت کنند
بنا بر گزارش، سگ یاد شده به دستور مقامات برای نگهداری به مزرعه ویژه آستان قدس رضوی منتقل شد
ماجرای شگفت انگیز این سگ، چند روزیست که بحث داغ مردم و زائران حرم امام رضا (ع) است
=================
استخوانی بده تا کلب درت رام شود!!!
سمعا وطاعتا(مطیع رهبریم)-خوش آمدی
محمود ارجمندی
سلام...
18سال,مرد,دیپلم
جمهوری اسلامی ایران
1-چهچه زدن و چرخاندن صدا در گلو توسط مداحان اهل بیت در مراسمات عزاداری چه حکمی دارد
2- رابطه با دخترها از طریق اینترنت درحالی که آنها نه انسان را میبینند نه صدایش را میشنوند در مورد مباحث روزانه وغیر حرام صحبت کردن چه حکمی دارد؟
با تشکر التماس دعا
***بسمه تعالى
ج1) اگر غنا باشد حرام است.
ج2) روابط مذکور که مستلزم مفسده و یا خوف ارتکاب گناه مى‌باشد، جایز نیست.
موفق و مؤید باشید.
سید علی خامنه ای
=======================================
خوش هاتی!(خوش آمدی)
ان شالله قراره این هفته بیاد...( به قول یه نظریه پرداز آلمانی رهبر نوین (جهان سوم،احمدی نژاد))
هنوز دیدار اولش یادمه
